جمعه، آبان ۰۳، ۱۳۹۲
روانشناسی اجتماعی ـ دانشگاه گوته
شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۹۲
پنجشنبه، آذر ۱۸، ۱۳۸۹
اینترنت هوشمند و بیسیم آقای هالو
بررسی نمایشنامههای علی نصیریان را دوباره دست گرفتهام؛ مدتهاست فرصت نکردهام به این کار بپردازم. دو اثرش برایم جلوۀ ویژهای داشته اند: «هالو» و «لونۀ شغال». «هالو»، میدانید که، ماجرای کارمندی شهرستانی است که در جستجوی زندگی بهتر راهی تهران میشود و، سر راه، شبی را در قهوه خانهای در حومۀ تهران به سر میبرد. کافهای که رندی آن را میچرخاند با مطربانش و تردست کلاهبرداری که هر لحظه به رنگی در میآید. این آدم یکبار در نقش گدا، یکبار در نقش فال حافظ فروش و یکبار هم در نقش فروشندۀ چاقو، هالو را سرکیسه میکند. عاقبت هالوی فریب خورده، پس از کتک خوردن از داش، میزند به دل شب و میرود. «لونۀ شغال» هم ماجرای مشتی آدم است که اجاره نشین خانه ای قدیمی اند و قلدری به نام «یوزباشی»، سرماه، پول اجارهها را میگیرد تا وقتی خانم صاحبخانه آمد، تقدیمش کند.
کارم به هیستری کشیده. منظورم فقط خودم نیستم، این زنی که اسمش شغال است آنقدر در این نمایشنامه زوزه میکشد که به سرم زده در بارۀ سربرآوردن هیستری در درام خودمان بنویسم. اما میبینم خودم هم دست کمی از «شغال» ندارم. ده روز است این حالت شدت گرفته است. از سوی دیگر داریم دربارۀ «اتللو» و «هالو» هم مقاله ای مینویسیم که باید در نشریات خارجی چاپ شود. در «اتللو» آدمی هست به اسم «رادریگو» که از روستا به شهر ونیز آمده تا، مثل هالوی ما و من، شاید در این بازار مکاره که نامش شهر است جایی برای خودش دست و پا کند.
اما اگر بخواهم در بارۀ شهر و پیدایشش و پیوند آن با سوداگری و سرکیسه کردن هالوها مطلب دندانگیری بنویسم باید به کتابخانۀ آنلاینم دسترسی داشته باشم. میخواهم به شبکه وصل شوم: ده روز است کارم همین است: از اول آذر تا امروز که دهمش است. یکی از این شمارههای ده رقمی اینترنت هوشمند را وارد میکنم و دکمۀ «شماره بگیر» را میزنم. انگار هزاران بچه دایناسورِ قد و نیم قد در دل و رودۀ رایانه ام به صدا در میآیند: «ما برای وصل کردن آمدیم!» بعد چشمم به این پیام خیره میماند، «در حال تایید کاربر و رمز عبور». کدام تعلیق در داستان یا فیلمی میتواند به پای این پیام برسد؟! ورود به دنیای مجازی کم چیزی نیست. ناگهان «ارور» میدهد: «رایانۀ آنسوی خط آدموار پاسخ نداده است! لطفاً با مدیریت شبکه تماس بگیرید». دوباره شماره را میگیرم؛ بازهم همان آش و همان کاسه. بار سوم، چهارم و دهم. چشم چپم مگسپرانی میکند. این اصطلاحی است که چشم پزشکان برای چشمهایی که در برابر دیدشان پشه یا مگس پدیدار میشود بکار میبرند. دکتر هم رفته ام. گمان میکردند از شبکیه باشد؛ اما بعد معلوم شد باید استراحت کنم و همین شده که نوشتن دربارۀ هیستری در زندگی آدمهای درام ایرانی را به امید استراحت به تعویق انداختهام، ولی باید کاری کرد. تا برقراری دوبارۀ ارتباط، مگسهای مجازی چشمم را میاندازم روی دیوار و سقف سفید اتاق کارم: نمایش پرواز مگسها (خودکفایی تصویری!).
بالاخره بار یازدهم به شبکه وصل میشوم! دو تصویر کوچک رایانه، مثل دو جوجه عقاب، میپرند و میروند آن پایین صفحۀ نمایش لانه میکنند. یکی شان به من چشمکی میزند، بعد دیگری و بعد هردو. جستجوگر اینترنت را میزنم و آدرس کتابخانۀ مورد نظرم را میدهم. آن دو جوجه عقاب دهانشان را مثل دوغار تاریک باز میکنند: پوووول! سیری هم ندارند. قبض تلفنم که میآید کلی بابت همین «وصل کردن»ها باید بپردازم: هیستری از کجا میآید. تازه اگر هم به کتابخانۀ الکترونیکیام برسم، هنوز چیزی نگذشته، این دو جوجه عقاب میشوند اسب آبی تنبلی که در گِل کنار ساحل دمی، بیخیال دنیا، چشم بر هم میگذارد. یک تصویر از این حیوان هم دارم؛ اینبار که نگاهش میکنم، خر و پف هم میکند: «پوووول...لُف...پوووول!»
گمان نکنید همیشه اینطور بودهام. خیلی تلاش کردهام اقتصادی زندگی کنم و همین است که الان آه در بساط ندارم. چند ماه پیش رفتم سراغ اینترنت بیسیم وایمکس و کلی خرج کردم. نمی دانید با چه تشریفاتی هم آمدند وصلش کردند! اینترنت 128 نامحدود، ماهی 48 هزار تومان. گفتم، «اگر این نامحدود برایم زیاد بود میتوانم به پایه تبدیلش کنم؟» گفت، «بله، خیلی راحت! فرم تغییر تعرفه را پر میکنید و شرکت تغییرات لازم را میدهد.» گفتم، «چه زمانی میتوانم این کار را بکنم؟» گفت، «پیش از پایان هرماه برای ماه آینده تقاضا میدهید. برای تامین اعتبارش هم کارت شارژ بخرید و شمارههایش را در اینترنت در حساب وارد کنید.» یکبار اشتباه از من بود و نشد؛ یکبار دیگر اشتباه از من و آنان بود و نشد و اینبار درست 29 آبان بود که، وودی اَلِنوار، فرم اینترنتی را پر کردم و زنگ زدم که شماره های کارت اعتباری را برای «راهنما»ی محترم بخوانم. ده دقیقهای پشت خط بودم که راهنما گفت، «چطور میتونم کمکتون کنم؟» گفتم (البته در دلم)، «منظورش اینه که «چه کمکی از دستم یا دست ما بر میاد؟ (جملۀ راهنمای این شرکت برای منِ مترجم به این مفهوم هم هست که «اگر فکر میکنی کاری برایت انجام خواهیم داد، کور خوانده ای!»)؛ ولی این را در دلم گفتم و در عوض گفتم، «من فرم تغییر تعرفه را پر کردهام، میخواهم میزان اعتبار مورد نیازم را هم برای تعرفۀ آذر ماه افزایش دهم که مشکلی پیش نیاید.» گفت، «بخوان!» خواندم. گفت، «بله، تغییر تعرفه انجام شد و شما برای آذر ماه به 128 پایه تبدیل میشوید.» گفتم، «اگر این جواب نداد، چه؟» گفت، «بستههای اعتباری افزایشی هست که اگر کم آوردید، میتوانید استفاده کنید.» گفتم، «سپاسگزارم.» این را نمونۀ عالی ارتباط انسانی دانستم، خاصه آنکه از سبد اقتصادی خانواده پول کمتری برای اینترنت برمیداشتم.
ولی این شادی زیاد طولی نکشید چرا که پس از تایید آن دوست راهنما پیام و پیامک میآمد که «چه نشستهای! تغییر تعرفه رد شده است و باید همان مبلغ قبلی را به حساب بریزم. باز زنگ زدم و بیست دقیقه منتظر ماندم تا راهنما پاسخ داد. گفتم، «پس آن قول و قرارها چه شد؟ این پیام ها چیست؟» گفت، «حق با شماست. برایتان فرم بررسی پر میکنم، شماره فرم بررسی را یاد داشت کنید و در تماس بعدی یادآوری کنید.» گفتم، «چشم.» روز دیگر زنگ زدم، گفت، «حق با شماست، مورد بررسی شده، اشکال از شبکه (و نه از شبکیۀ چشم من) بوده که بر طرف میشود و با شما تماس میگیریم. ضمناً از شما پوزش هم میخواهیم.» گفتم، «چه مدت طول میکشد؟» گفت، «از شنبه تا دوشنبه صبر کنید.» گفتم «زیاد نیست؟» گفت، «کارشناسان شبکه دارند روی موضوع کار میکنند.» گفتم (البته در دلم)، «چقدر آدم مهمی شدهام! تیم شبکه دارند روی case من کار میکنند!» اما تا پایان مهلتی که خودشان گفته بودند خبری نشد. باز زنگ زدم، گفت، «آقا مورد شما هنوز در دست بررسی است، تازه در صورت رفع اشکال شبکه، شما برای این ماه باید همچنان 48 هزار تومان تعرفۀ قبلی را در حساب داشته باشید. پایه را از دیماه برایتان فعال میکنیم.» گفتم، «یعنی چه! اشکال از شما بوده، من باید تاوانش را پس بدهم؟ من کلی کار اینترنتی دارم، پس کی حق با مشتری است!» گفت، «بگذارید بروم با سرپرستم صحبت کنم.» او رفت و من 5 دقیقه ماندم تا آمد و گفت، «ایشون گفتند طی امروز و فردا با شمارۀ شما تماس میگیرند.» تماسی نگرفتند.
رفتم سراغ شمارههای هوشمند و دیشب تا اذان صبح شماره میگرفتم: بچه دایناسورها میآمدند، دل و رودۀ رایانه ام را به هم میریختند، گاهی هم میشدند دو جوجه عقاب و میپریدند آن پایین، چشمکی میزدند و بعد مثل اسب آبی توی گلِ کنار آبگیر یله میدادند و میزدند زیر خر و پف کذایی: «پوووول ... لف¬ف¬ف ... پوووول». البته، در این گیر ودار توانستم خیل ایمیلهای دانشجویانم را ببینم (نه این که بتوانم بازشان کنم و آنها پاسخ بدهم). البته، بیش از آن مگس پرانی چشمم را روی دیوار و سقف سفید اتاق کارم تماشا کردهام: دارم تلاش میکنم مگسها را طور دیگری بپرانم، ولی شبکیه چشمم زورش از من بیشتر است.
دارم در بارۀ «لونۀ شغال» و پیدایش هیستری مینویسم. شغال در جیغ و آژیر ماشین های آتش نشانی رقص کنان و دایره زنان میخواند:
«این شغال دیوونه
نشسته کنج خونه
همش میگیره بونه
آی میون آتیشم من
میون آتیشم من.»
دهم آذر هشتاد و نه
سهشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۸
یکشنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۸
پنجشنبه، مهر ۰۹، ۱۳۸۸
Quiet
Silence, that shadow of language in which everything is nevertheless said, is today almost always but a lapse, the momentary oversight of an animal which acts as though in speech it found its very reality, its absolute and primary function....
And so one but barely and insubstantially glimpses that Silence which is both resistance and elevation, even a kind of victory against a terrible foe, which is not without its spoils. To discover language is in fact to be without a language, a radical immediacy which at once shatters every moral or political claim, and every shred of symbolism; and at this point many things are possible, indeed, too many things: a violent regression to the prelinguistic, a wispy and premature transcendence to the postlinguistic, or finally the immanent resistance and spontaneity of the counterlinguistic.
The necessity of silence in the transformation of the soul cannot be overstated. That indeterminate silence in which sublime meditation, the uncanny intermediation of thinking, takes place — is a warlike silence. For language as such does not think but merely tyrannizes, blindly suturing truth to meaning, a neuroticized “schizophrenia” whose experiments lead inevitably into a cavernous abyss.
[...]
The health of a language requires a continuous recreation and enrichment reaching precisely the point of a critique of language (for without this no creation is possible.) What is demanded with respect to categories and axiomatic ontologies is precisely a kind of “schizophrenization” or, more precisely, the unconscious aggregation of radically disparate forces which underlie a sublime silence (which turns towards thinking and tends towards novel creations.) The reproduction of language is a kind of explosion of machines, whose repression is quite intentional and even the basis of conscious awareness (consciousness is a being-strangled by the Sign.)
Silence may then be grasped in its positive sense as an inexpressible chaos, as a fearful and indeterminate abyss in which an infinity of heterogeneous forces are dangerously and inextricably intertwined. Yet it may also be grasped as some truly “heretical” Unexpressed, the enthusiastic proclamation of energy itself as pure potentiality — a blank canvas, upon which thought dares to create. [...]
چهارشنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۸
Islam and Psychoanalysis
New issue: Islam and Psychoanalysis, edited by Sigi Jöttkandt and Joan Copjec (2009)
Vol 2 (2009): Islam and Psychoanalysis
Table of Contents
Editorial
Islam and Psychoanalysis | HTML PDF |
Sigi Jöttkandt, Joan Copjec | 2-4 |
Articles
Cogito and the Subject of Arab Culture | HTML PDF |
Julien Maucade | 6-9 |
To Believe or to Interpret | HTML PDF |
Jean-Michel Hirt | 10-13 |
The Veil of Islam | HTML PDF |
Fethi Benslama | 14-27 |
Jannah | HTML PDF |
Nadia Tazi | 28-42 |
Four Discourses on Authority in Islam | HTML PDF |
Christian Jambet | 44-61 |
The Glow | HTML PDF |
Fethi Benslama | 62-72 |
Dialogues
Translations of Monotheisms | HTML PDF |
Fethi Benslama, Jean-Luc Nancy | 74-89 |
The Qur’an and the Name-of-the-Father | HTML PDF |
Keith Al-Hasani | 90-95 |
Book Reviews
Reading Backwards: Constructing God the Impossible in Psychoanalysis and the Challenge of Islam | HTML PDF |
Benjamin Bishop | 96-101 |
The Powers of the Negative: The Mathematics of Novelty | HTML PDF |
Benjamin Noys | 102-106 |
شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۸
بحث شیرین وبلاگهای ایرانی
پنجشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۸
CGCS Research / Working Papers
Reports and Books related to the work of CGCS
- An Introduction to News Media Law and Policy in Jordan (April 2009) - English version
- An Introduction to News Media Law and Policy in Jordan (April 2009) - Arabic version
- Public Opinion Research in a Conflict Zone: Grassroots Diplomacy in Darfur (Fall 2008)
- Researching Attitudes towards Peace and Conflict and Darfur:An analysis of a research initiative from February 2007 - October 2008 (Fall 2008)
"Public Television and Pluralistic Ideals," (with Ellen Goodman), in The Price of Plurality: Choice, Diversity and Broadcast Institutions in the Digital Age (2008) Owning the Olympics: Narratives of the New China (Spring 2008)- The Speculative Influence of Academic Research on the Making of Communications Policy: Reflections, Recollections and Informal Perspectives (February 2008)
- Comparative Analysis of International Co- And Self-Regulation in Communications Markets (2007)
- 2007/8 Yearbook of Global Civil Society: Communicative Power and Democracy (2007)
- Towards an Understanding of Media Policy in Iraq: A Foreword and Two Reports (May 2007)
- Republic of Iraq Communications and Media Commission: Policy Recommendations Concerning Broadcasting in Iraq (December 2006)
- Media Matters: Perspectives on Advancing Governance & Development from the Global Forum for Media Development (2006)
- Why Templates for Media Development do not work in Crisis States: Defining and understanding media development strategies in post-war and crisis states (2005)
- The Federal Institute for Access to information in Mexico and a Culture of Transparency
- Minority-Language Related Broadcasting and Legislation in the OSCE (February 2006)
- The Enabling Environment for Free and Independent Media: Contribution to Transparent and Accountable Governance (January 2002)
- Public Service Broadcasting in Transition: A Documentary Reader (November 2001)
- Mapping Media Assistance (February 2001)
- Restructuring the Media in Post-Conflict Societies: Four Perspectives (May 2000)
You can also visit Professor Price's Publications to get a sense of current work in development.
Posted via web from eY
پنجشنبه، اردیبهشت ۳۱، ۱۳۸۸
اکسودوس ایران
دوستان عزیز 4 میلیون نفر از ایران رفته اند. این اکسدوس ایران بوده . در حمله اعراب نسبت به جمعیت این قدر آدم به هند نرفت . اما سوال من از شما این است که در میان این 4 میلیون فقط 40 نفر می توانید پیدا کنید که یک صدا داشته باشند؟ وقتی شما فاقد چنین چیزی هستید ، وقتی شما هیچ محورنظری ، عملی ، اجتماعی و فرهنگی واحد ندارید ، دیگر به ما چکار دارید؟ ما در بستر خودمان حرکت می کنیم و با تشخیص خودمان عمل می کنیم . متاسفانه ما دچار انوع و اقسام جزمیت ها در داخل و خارج هستیم و افراد حرف هایی به شخص می زنند که خودشان هم می دانند بهتان است ولی به هر حال همگی از خط اعتدال خارج شده اند و این مایه تاسف است.
Posted via web from eY
چهارشنبه، اردیبهشت ۳۰، ۱۳۸۸
uncommon bestiary
Matteo Pasquinelli's book, Animal Spirits: A Bestiary of the Commons, asks us to get real about the dark, libidinal desires and living labour that underlie the 'multitude' and the commons. Review by Luciana Parisi
After the political delirium of postmodern times, this new century has seen a return to clear anti-capitalist positions reacting against the deterritorialisation of political thought. Leaving behind the ephemeral desert of the real, many have argued that political ideas must now be realised. Most recently, the crisis of value within the machine of capitalism has become yet another warning against those philosophies that offer a ‘shameful apology to capitalism'. A call to reactivate the historical specificity of the political animal is now pitting itself against cognitive capitalism's affective, creative and intellectual models of real subsumption.
During the '90s, the explosion of free software, open source and social network culture became the opportunity for a collective politics to declare autonomy from centralised media control. In the early '00s, a widespread sentiment of disillusionment towards the autonomy of such soft culture readily denounced the babble of creative capitalism. Already in the 1970s, Italian Operaismo had unveiled the emerging symptoms of such an extended ‘social factory'. The full capitalisation of Free Culture, however, has been realised by a computational meta-architecture governing everyday communication and penetrating every aspect of social relations. This is why it is now considered naïve to maintain that concepts, affects and sensations could ever remain subversive uncharted territories from the new form of communication, cognitive or immaterial capitalism. In this climate, given that all thoughts and affects are either believed to be always already (neoliberally) free or co-opted by the ingenious form of post-Fordist capitalism, the articulation of a new sense of the common has been a project shared by many radical voices.
Posted via web from eY
جمعه، اردیبهشت ۲۵، ۱۳۸۸
Higher Education in a Web 2.0 World - Report now released!
The Committee's final report, published at 00.01 on 12 May, is available below as a PDF file. (You need Adobe Acrobat Reader (free from here) or similar application to view PDF files)
There is also an accompanying Podcast (MP3 format), and a transcription of this (Word .DOC format)
Hard copies of the report can be obtained by completing the request at http://survey.jisc.ac.uk/heweb20
The Final Report Press Release 12/05/09 Podcast Podcast Transcription
Posted via web from eY