گفتم که مهزود را بستم و به بلاگر برگشتم. وبلاگ برای من که دوست دارم دری وری و غیرفرمال و نامنظم بنویسم بهتر از یک سایت رسمی و اطو کشیده است. وقتی آدم سایت میزند، یا مثل بعضی از دوستان از وبلاگشان به عنوان ارگان انتشاراتی افکار و ایدههای به اثبات رسیده استفاده میکند، مجبور است بعد از هر رخداد سه سال فکر کند و تئوریهای دیگر را مرور کند و بعد یک بیانیه بدهد بیرون، آن هم با کلی ادا و اطوار و رعایت زبان و حذف واژههای عربی و غربی و غیره و زالک. اما در وبلاگ میشود بلند گوزید بدون آن که به کسی بر برخورد. هر چی به ذهنت رسید بریز رو کیبرد بزن بره.
بخدا این حرفا مهمتر از اون هابرماس و کانت و هگل و ارسطویه....
من درباره موضوعات مختلفی دوست دارم حرف بزنم، از «فلسفه» تا «آموزش عالی» تا «تکنولوژی» و «مطالعات فرهنگی»، «مطالعات رسانهها»، «ترجمه»، «زبان»، «روانکاوی»، «تحلیل سازمانی تمدنها» و تا کاوش در دیگر تاپالههایی که زندگی طبیعی من و هزاران نفر ـ فقط از روی لج نمیگویم میلیاردها نفر ـ مثل من را خراب کردهاند؛ اما نگاه من به اینها فقط از منظر حاشیهای، حداقلی، و آماتوری خواهد بود.
بخدا این حرفا مهمتر از اون هابرماس و کانت و هگل و ارسطویه....
من درباره موضوعات مختلفی دوست دارم حرف بزنم، از «فلسفه» تا «آموزش عالی» تا «تکنولوژی» و «مطالعات فرهنگی»، «مطالعات رسانهها»، «ترجمه»، «زبان»، «روانکاوی»، «تحلیل سازمانی تمدنها» و تا کاوش در دیگر تاپالههایی که زندگی طبیعی من و هزاران نفر ـ فقط از روی لج نمیگویم میلیاردها نفر ـ مثل من را خراب کردهاند؛ اما نگاه من به اینها فقط از منظر حاشیهای، حداقلی، و آماتوری خواهد بود.
بسیار جالب بود. پیگیر تحولات درونی و بیرونی ات هستم
پاسخحذف