جمعه، دی ۲۸، ۱۳۸۶

به راستی دانشگاه چگونه کار می‌کند؟

کتاب مارک بوسکت چاپ شد: دانشگاه چگونه کار می‌کند: ملتی با آموزشی عالی و دستمزد پایین. از قرار معلوم خیلی از مسائل گریبانگیر دانشگاه‌های اینجا، در آن طرف کوه‌ها و دریاها هم وجود دارد و همه‌ی تمدن‌ها در یک ائتلاف بی‌سابقه دارند خودشان را از شر دانشگاه، این نهاد ناهمخوان با اصول جدید خلاص می‌کنند.
(کتاب او در دسترس من نیست. بعضی کتاب‌ها را از روی عناوین و فهرستی که منتشر شده توی ذهن خودم می‌نویسم؛ بارها شده که اشتباه کرده‌ام و بحث‌های دیگر و جالب‌تری را بازسازی کرده‌ام و در خیلی از موارد هم موفق بوده‌ام. این کار، یعنی خواندن کتابی که هنوز به‌دستم نرسیده، یا رسیده و وقت باز کردنش را نداشته‌ام، در این دوران تحریم همه‌جانبه‌ای که بیشتر از آن که اقتصادی باشد فکری است، یک تمرین ذهنی عالی است که حالا برای همه‌ی ما به‌صورت یک غریزه درآمده)
کتاب او در دسترس من نیست. اما بحث‌های جالبی درباره‌ی آن شروع شده که راه را برای خواندن کتاب باز می‌کند. خود نویسنده، ناشر و دوستانش هم بخش‌هایی از آن را منتشر کرده‌اند:
سایت اختصاصی کتاب
فهرست، پی‌دی‌اف، یک صفحه، 50 کیلوبایت.
مقدمه: مسئله‌ی تو مسئله‌ی من است، پی‌دی‌اف، 54 صفحه، 600 کیلوبایت.
فصل چهارم: دانشجویان هم کارگری می‌کنند، پی‌دی‌اف، 34 صفحه، 140 کیلو بایت.

معرفی کتاب در اینساید هایراجوکیشن
یک معرفی وبلاگی

از قرار معلوم بحث اصلی کتاب بوسکت به شرکتی شدن دانشگاه و هجوم مدیران و رویه‌های بازاری به دانشگاه اختصاص دارد و این که چطور دانشگاه تبدیل به یک نهاد اجرایی شده که باید خواسته‌های بازار را، اعم از نظرسنجی، طراحی محصولات جدید و تبلیغات انجام دهد و این ساختار جدید را با چنان دقتی درونی کرده که حتی دانشجویانی که باید درس بخوانند تا به فهمی انتزاعی از جهان برسند، وارد کارِ گِل کرده.
بیشتر کسانی که درباره‌ی او نظر داده‌اند، پیش از هر چیزی، به‌خاطر این که یکی هم پیدا شده و ساختارهای درونی دانشگاه را تشریح کرده و به نقد کشیده، از او تعریف می‌کنند. به‌قول «سوژه‌های لاروی»، همه جای این جامعه زیر ذره‌بین نگاه انتقادی هست، اما وقتی از دانشگاه می‌پرسیم همه‌ی اساتید تبدیل به ایدئولوگ‌های محافظه‌کار می‌شوند و رزومه‌ی خودشان را پیش می‌کشند که ببین من چقدر امتیاز گرفتم.

روزهای آخر نوشتن گزارشم درباره «دانشگاه اجتماعی» بود که مصاحبه‌ی خواندنی آقای بوسکت با متامیوت با عنوان «بازنویسی دانشگاه» منتشر شد. بخش‌های نظری کار من جمع شده بود و هر چه گشتم جایی برای استفاده مستقیم از حرف‌هایش پیدا نکردم. برای نوشتن آن گزارش، همان‌طور که در پیشگفتار کار اشاره کردم مجبور به استقرار در یک موقعیت دنج و سرد و متروکه میان دانشگاه و جامعه بودم و شنیدن این که یکی در آن طرف دنیا به همان چیزی فکر می‌کند که تو فکر می‌کنی، احساس سرما و تنهایی و وحشت را از آدم دور می‌کرد.

حالا کتاب او چاپ شده و کتاب من، در این روزهای تعطیل و نیمه‌تعطیل، هنوز بخش اول از ویرایش فنی و ادبی را پشت سر می‌گذارد.

زود باشید قربان، داریم به سالگرد ارائه‌ی کار نزدیک می‌شویم، نگذارید برای اولین بار در تاریخ، جلد دوم یک کار قبل از جلد اولش چاپ شود.

در این زمینه:
مجموعه یادداشت‌های پیرامون دانشگاه اجتماعی
فهرست کتاب دانشگاه اجتماعی: تولید و پردازش دانش در جوامع دانایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

  © Blogger template Writer's Blog by Ourblogtemplates.com 2008, Modified by Esmail Yazdanpour

Back to TOP