يونسكو و جامعه اطلاعاتي
در گفتوگو با خانم اليزابت لانگورث
مدير بخش جامعه اطلاعاتي يونسكو
اين گفتوگو در حاشيهي برگزاري دومين سمينار ميانمنطقهاي آسياي ميانه و جامعه اطلاعاتي انجام شده است و در شماره پائيز 1382 نشريه رسانه چاپ شده است.
يزدانپور: بعد از مقاله آقاي دكتر فرقاني، از ديدگاه ايشان پيرامون ضرورت توجه به مقوله سلطه و گذار از الگوي حاكم استقبال كرديد و نگرشي انتقادي به مقوله جامعه اطلاعاتي و بهويژه نشست سران پيرامون جامعه اطلاعاتي را لازم دانستيد. ميخواهيم نظر تفصيلي شما را پيرامون نگاههاي انتقادي به جامعه اطلاعاتي را بشنويم.
لانگورث: بستگي دارد كه از «انتقادي» چه معنايي انتزاع كنيم. تفسيري كه من از كلمه «انتقادي» دارم همان تفكر عقلاني است. همان اصلي كه نبايد هر چيزي كه بشنويم را باور كنيم و پرسشهايي را در سطح زيرين و بنيادي چيزها و گفتهها مطرح كنيم. يونسكو مشخصاً علاقه زيادي به طرح سئوالات و ايجاد گفتوگو پيرامون مسائل مهم دارد. يونسكو ميخواهد به اين گفتوگوها ايدههاي نو را تزريق كند و به همين خاطر است كه با متخصصان سراسر جهان ارتباط دارد و به همين خاطر است كه نشستهايي از اين دست اهميت دارند. اين فرصت پديد آمده است كه كارشناسان جمع شوند و نظر خود را بيان دارند.
يونسكو رويكردي انتقادي اتخاذ كرده است. يك نمونه را ميتوان در مورد نشست آتي سران پيرامون جامعه اطلاعاتي شاهد بود. تمامي تلاش يونسكو بر اين بوده است كه مسئله دسترسي را در بسترهاي جامعتر و گستردهتر انساني و انساندوستانه تعريف كند و با ارجاع به مباحثي از قبيل توسعه و ظرفيتسازي، اهميت آن را خاطر نشان سازد.
يزدانپور: از نشست سران گفتيد، و همه اين كنفرانس علاوه بر آن كه متخصصان منطقهاي را گرد هم آورده است، مقدمهاي براي آن نشست است. ميدانيد، اگر بخواهيم نظر خاص اين منطقه را جمعبندي كنيم و برآوردي از آن داشته باشيم بايد از دغدغه موجود در اين منطقه و شايد همه كشورهاي جهان سوم بگوييم: برخي از اينان عقيده دارند كه يونسكو را ميتوان دور زد و يونسكو در مقايسه با كنشگران ديگر اين عرصه، بهويژه شركتهاي بزرگي از جنس مايكروسافت و كشورهاي پيشرفته صنعتي از چنان اقتداري برخوردار نيست و آنها در نهايت قانون خود را تصويب خواهند كرد و همه حرفهاي انساني و اخلاقي يونسكو جامهي عمل نخواهد پوشيد.
لانگورث: با اين حرف مخالفم. چنين سخني در ابتداي كار هم مطرح بود كه شايد صداي يونسكو به حاشيه رانده شود. با اين وجود يونسكو خيلي فعال برخورد كرد، نشستهاي مقدماتي فراواني برپا كرد و امكانات فكري و سختافزاري فراواني را براي اين كار بسيج كرد. در نتيجه شما ميبينيد كه در سراسر نسخه نهايي پيشنويس اعلاميه اصول كه در پايگاه اطلاعرساني نشست سران وجود دارد، بسياري از موضوعات، گفتارها و دغدغههاي يونسكو و از جمله حق دسترسي و مالكيت معنوي و گفتوگو و توسعه انساني و غيره وجود دارد.
يزدانپور: بحثهايي كه يونسكو پيگيري ميكند را اگر بخواهيم از منظر منطقهاي خود ارزيابي كنيم به نوعي تناقض ميرسيم. قبول داريم كه يونسكو مسئله تكثر فرهنگي را با صداقت و جديت دنبال ميكند، اما جهانيشدن و بهويژه آثار مخرب آن براي كشورهاي كمتر توسعه يافته، از جمله مسائلي است كه يونسكو از كنار آن ميگذرد و اين خود باعث تخريب وجهه يونسكو ميشود.
لانگورث: باور به چنين چيزي ندارم. فكر ميكنم جهاني شدن را بايد كلمهاي خنثي دانست. البته جهاني شدن پديدهاي است كه وجوه متفاوت و متضادي دارد كه بعضي خوب و بعضي بد هستند و به همين خاطر است كه در جمعبندي من، به نظر ديگري ميرسيم. براي مثال جهانيشدن با مفهوم سلطه و استعمار همنشين شده است كه به وجوه بد آن اشاره دارد. اما سويههايي ديگري هم هست كه فرصتهاي بيبديلي را براي ايجاد تعادلي بيشتر و بهتر و براي توسعه و صلح و رفاه همه ملتها فراهم ميآورد. جهاني شدن كشورها را بهيكديگر نزديكتر ميسازد. فكر ميكنم انسان در ذات خويش به چيزهاي متفاوت توجه بيشتري دارند و ملتها نسبت به چيزهايي كه نميشناسند واكنشي حاكي از ترس نشان ميدهند. هر چه بيشتر در معرض فرهنگ، ارزشها و ايدههاي ديگران و به ويژه زبان آنان قرار داشته باشيد، قرابت و نزديكي بيشتري با آنان احساس خواهيد كرد. بايد به مورد كشور خودم نيوزلند اشاره كنم كه از زبانهاي محلي و بومي تقويت ميشود و دخترم براي آشنايي با فرهنگ بومي، به فراگيري زبان آنان ميپردازد.
اين سويهي فرصتآفرين جهاني شدن است. حالا ميتوانم به سادگي و با استفاده از ابزارهاي جديدي همچون اينترنت و ديگر فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي به پايگاههاي اطلاعرساني مراجعه كنم و با فرهنگ شما آشنا شوم. در حالي كه پيش از اين فقط از طريق روزنامهها و رسانههاي كشورم از شما ميشنيدم و بيشتر بحثها به مناقشات سياسي و غيره آغشته بود و جايي براي شناخت ارزشهاي فرهنگي و ديني شما وجود نداشت. بنابراين، فكر ميكنم جهاني شدن ميتواند مثبت هم باشد. بستگي دارد كه شما چه نگاهي به فرصت داريد و چه استفادهاي از آن ميتوانيد ببريد.
اگر بخواهيم به پرسش قبلي شما بپردازيم، بايد به اهميت كنفرانسهايي از اين دست تاكيد كنم، از اين طريق صداي ايران و اين منطقه منعكس ميشود. يونسكو قدرت خود را از كشورهاي عضو دارد و صداي يونسكو جمعي از صداهاي كشورهاي عضو است. اگر كشورهاي عضو اين اصل را بپذيرند و مشاركت داشته باشند، صداي يونسكو محو نخواهد شد.
يزدانپور: ببخشيد اما مجبورم همان سئوال را در سطحي ديگر مطرح كنم، آيا اين همه توجه شما به ابعاد مثبت و ايجابي جهاني شدن به معناي ناديده گذاشتن ابعاد و تبعات منفي جهاني شدن نيست؟
لانگورث: نه بر منافع جهاني شدن تاكيد ميكنم و نه بر مسائل و مضرات آن. فكر ميكنم مسائل واقعي فراواني هم هست كه بايد مورد توجه قرار گيرد، اما فرصتها را نميتوان انكار كرد. اگر بخواهيم بهروي مسائل و مشكلات متمركز شويم و در پي يافتن چارهاي نباشيم، جهان جاي بسياري گرفتهاي خواهد شد.
يونسكو هميشه ميخواسته است كه مردم نسبت به مسائل كلان و جهاني آگاهي داشته باشند و در مرحله بعدي راههاي حل اين مسائل را با آنها بررسي كرده است. برنامههاي اجرايي از قبيل پروژه بابل (Initiative B@bel) و حتي جاده ابريشم در اين راستا قرار دارد. همچنين يونسكو ميخواهد فرصتهاي ناشي از فناوري را نشان دهد، كاري كه در پيشنهاداتش به پيشنويس اعلاميه نشست سران مشاهده ميشود. منظور من اين است كه در يونسكو مسئله تعريف ميشود و بعد پيشنيازهاي حل مسئله معين ميشوند. مثال ديگر را ميتوان در تاكيد يونسكو بر مسئله تكثرگرايي مشاهده كرد. تاكيد بر تكثرگرايي به اين معنا است كه مسئلهاي مورد شناسايي واقع شده است و تكثرگرايي بهعنوان راه حل و درمان پيشنهاد شده است. وقتي تكثر باشد ديگر يك فرهنگ يا تمدن نميتواند بر ديگران غلبه و استيلا داشته باشد. بهدنبال يافتن مسائل و مشكلات رفتن فقط وقتي خوب است كه بهدنبال يافتن راه حل هم باشيم. بههر حال، ماهيت و واقعيت پاسخها و راه حلها در دست خود كشورها و خود دولتهاي ملي است.
يزدانپور: تعريف يونسكو از دسترسي چيست؟
لانگورث: تلاش داريم مسئله دسترسي به محتوا را در درجه اول اهميت قرار دهيم. البته در مرحله بعدي نياز به آموزش داريم؛ همان چيزي كه آن را ظرفيتسازي ميناميم. اما اگر محتوا نباشد، فناوري ارزشي ندارد. دسترس در تعريف يونسكو يعني اين كه مردم توانايي و مهارت استفاده از فناوري براي توليد و توزيع اطلاعات را داشته باشند.
يزدانپور: با توجه به نظام دسترسي نابرابر كشورها به دانش و اطلاعات، آيا يونسكو برنامهاي براي رفع اين شكاف دارد؟
لانگورث: بله، برخي از اين برنامهها را در مقالهاي كه در اين سمينار ارائه دادم، به تفصيل معرفي كردهام. يونسكو در پي ايجاد تكثر زباني در عرصه اينترنت است. برنامههاي زيادي هم براي ترجمههاي ماشيني و افزايش ميزان اطلاعات قابل دسترسي عمومي در دست اجراست. مسئله تنوع فرهنگي هم در اين عرصه مطرح است و ميتواند براي بهبود وضع دسترسي مؤثر باشد. در اين خصوص دولتها و بخش عمومي ميتوانند مشاركت جدي داشته باشند و يونسكو تلاش دارد آنها را ترغيب به همكاري كند. در برخي كشورها هنوز سياستهاي ملي و ساختارهاي حقوقي مشخصي وجود ندارد. همچنين تلاش ميكنيم منافع توليد كنندگان و نيازهاي عمومي نيز تعادلي ايجاد شود به نحوي كه دسترسي به اطلاعات هم براي عموم مفيد باشد و هم حقوق توليدكنندگان تضمين شود. تمركز فناوريهاي عرضه اطلاعات در چند شركت بزرگ جهاني نيز از جمله مسائلي است كه باعث افزايش هزينههاي دسترسي در برخي مناطق شده است و مورد توجه يونسكو ميباشد.
يزدانپور: اخلاقگرايان جديد، به ويژه آنهايي كه انديشه اخلاقي امانوئل لويناس را مبنايي براي كار خود قرار دادهاند، قائل به رشد و تكامل انسان از مرحله لذت و ارضاي نيازها به مرحله واقعيت يافتن اقتصاد و پديد آمدن اخلاقيات (morality) و بعد اخلاق (ethics) ميباشند. همانها اين پرسش جدي را مطرح كردهاند كه در جامعه اطلاعاتي و بهويژه در عرصه اينترنت و فناوريهاي جديد اطلاعاتي و ارتباطي، چنين به نظر ميرسد كه در حال بازگشت از مرحله اقتصاد به مرحله سرگرمي و لذت ميباشيم. بهعنوان نمونه اگر تغييرات پديد آمده صفحه اصلي پايگاه ياهو را در طول پنج سال گذشته را مرور كنيم، متوجه ميشويم كه پيامهاي تفريحي و تجاري فراواني صفحه را اشغال كرده است و عرصه براي اطلاعات علمي و آموزشي تنگ شده است. ميخواستيم نظر شما را در اين خصوص بدانيم.
لانگورث: با بحثهايي كه اشاره كرديد آشنايي ندارم. اما به نظر من انسان نيازها و ابعاد فراواني دارد. انسان نياز به خانواده دارد، نياز به ارزشهاي فرهنگي دارد، نياز به دين دارد، و در مفهومي اقتصادي نياز به زندگي متناسبي دارد، و نياز به جايي براي بروز خلاقيتهايش دارد.
البته حق با شماست و برخي از فناوريهاي جديد بر اثر نيازهاي خاصي قرار گرفتهاند. براي مثال چه كسي فكر ميكرد كه تلفن همراه ابزار بازي بچهها و نوجوانان شود. يا همانطور كه شما اشاره كرديد بسياري از كاربردهاي اينترنت در زمينه سرگرمي باشد. آيا توسعه اين فناوريها فقط براي اين منظور بوده است. بههرحال، نبايد واقعيتي ديگر را از خاطر دور داشت و آن اين كه بسياري از خلاقيتهايي كه تا بهحال رخ داده است ريشه در تفنن و سرگرمي دارند. براي مثال همين تلويزيون كه در ابتدا براي سرگرمي پديد آمد حالا به آموزش و مستندسازي ميپردازد[!] يا ويدئو كه در ابتدا بسيار مبتذل بود و حالا وسيله آموزشي شده است. بههمين علت بهنظر من مسئله سرگرمي و تفنن و صنعت خلاقيت هم مهم است و نبايد از توجه به آن غافل بود.
يزدانپور: درباره وضعيت يونسكو، به هنگام حضور در سالنهاي گردهمآيي يونسكو انسان نوعي پارادوكس را احساس ميكند، از يك سو پيشينه درخشان و تاريخي يونسكو قرار دارد، كه آلبرت اينشتن و هانري برگسون و ماري كوري و پل والري و بسياري ديگران براي تأسيس آن چه زحمتها كشيدهاند و از سوي ديگر انتقادهاي به آن را ميشنويم كه تازهترين آن بحث لزوم گردهم آمدن متخصصان در يك زمان-مكان مشخص را به چالش كشيدهاند. بهنظر شما، جداي از مناسبات قدرت در عرصههاي بينالمللي، حتي به لحاظ فني هم امكان دور زدن يونسكو پديد نيامده است؟
لانگورث: نه، هرگز. زيرا انسانها نياز به تعاملهاي فردي دارند. من ميتوانستم به پايگاه اينترنتي خوبي كه براي اين سمينار طراحي كردهايد مراجعه كنم يا يك گزارش رسمي دربارهي آن بخوانم اما هيچ چيزي جاي حضور فيزيكي و تعامل چهرهبهچهره را نميگيرد. اهميتي كه يونسكو دارد در آن است كه مكاني است كه نمايندگان فكري و اجرايي همه كشورها را گرد هم ميآورد و همانطور كه در مورد كنفرانس عمومي ديدهايد، تلاشهاي فكري فرواني در پشت صحنه انجام شده است. خود شما شاهد بودهايد كه پيش از كنفرانس عمومي مشورتهاي فراواني با كشورهاي عضو انجام ميشود، پيشنويسهاي بسياري تهيه و توزيع ميشود و در هر يك از كشورهاي عضو و در كميسيونهاي تخصصي مورد بحث واقع ميشود و پيش از بحثهاي نهايي كه در كنفرانس عمومي انجام ميشود، زحمتهاي فكري و اجرايي فراواني كشيده ميشود.
ميپذيرم كه يونسكو ميتواند و بايد فعاليتهاي خود را در عرصه اينترنت بيشتر بازنمايي كند. اما برخي حوزههاي كاري و فكري يونسكو مربوط به كشورها و منطقههايي ميشود كه هنوز بهلحاظ جغرافيايي و فرهنگي قابل دسترسي نيستند. و حتي در مورد پيشرفتهترين كشورها هم ميتوانم بگويم كه گاه انجام يك كنفرانس ويدئويي بسيار دشوار است. بنابراين رويآوري به فناوري سادهترين راه نيست. براي اين كار نياز به فناوريهاي جديدي از جنس «رايانش مشبك» داريم كه با استفاده از آن ميتوان سراسر جهان را در يك جريان ويدئويي اينترنتي مشاهده كرد.
به هر ترتيب، نه فناوري يونسكو را به چالش ميكشد و نه بحثهاي سياسي و روابط بينالملل و نه ديگر نهادهاي بينالمللي ميتوانند جاي يونسكو را بگيرند. يونسكو به فناوري به ديده يك فرصت مينگرد و فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي يكي از حوزههايي است كه كار يونسكو و اهميت يونسكو را دوچندان كرده است.
جمعه، اسفند ۰۸، ۱۳۸۲
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر