ترجمه مقالهی «قرآن خانهی من است: هرمنوتیک صوفیانهی غزالی» به سال قمری ده ساله شد. این ترجمه را به سفارش کسی انجام ندادم، برای همین خیلی دوستش دارم. بهعلاوه، سرم را از روی کار که برداشتم فهمیدم مترجم شدهام.
یادش بهخیر آن روزها که متنی را میخواندم و آرزو میکردم که کاش خودم نوشته بودمش؛ و بعد شروع میکردم به بازنویسی متن به زبان مادری. این ترجمه یادگار آن زمان است که برای خودم دریدا میخواندم و در کنارش گادامر و در کنارش اگر متنی از موریس بلانشو به دستم میرسید و در کنارش البته میخائیل باختین که شاید بهتر بود بیشتر دربارهاش مینوشتم.
چون نقل قولهای این مقاله از متنی عربی بود که به فارسی هم ترجمه شده، زشت بود که دوباره آنها را انگلیسی ترجمه کنم. برای همین مجبور شدم ترجمه فارسی «احیاء علوم الدین» غزالی را بخوانم؛ متنی که نثرش بر این ترجمه اثر گذاشت.
عنوان اصلی مقاله از خودم است.
مقاله را اینجا بخوانید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر