وقت است نعرهیی بهلب آخر زمان کشد،
نیلی در این صحیفه، بر این دودمان کشد،
سیلی که ریخت خانهی مردم ز هم چنین،
اکنون سوی فرازگهی، سر چنان کشد.
برکنده دارد این
بنیان سست را؛
بردارد از زمین،
هر نادرست را.
وقت است ز آب دیده که دریا کند جهان
هولی در این میانه، مهیا کند جهان
بس دستهای خسته در آغوش هم شوند،
شور نشاط دیگری برپا کند جهان…
نیما یوشیج
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر