مولانا که گفت:
وقت آن آمد که من عریان شوم / نفس بگذارم سراسر جان شوم
(از طریق یادداشتی که مرتضا پشت سرگذاشته بود)، این مجموعه جملهها طنینانداز شد:
آرتو: چگونه بدن بدون اندام شویم؟
آهاب: چگونه نهنگ شویم؟
پلاث: چگونه خودکشی کنیم؟
حافظ: چگونه از میان برخیزیم؟
حلاج: چگونه بر دار شویم؟
دولاندا: چگونه مایع شویم؟
دولوز: چگونه اقلیت شویم؟
سعدی: چگونه بدنام شویم؟
سپهری: چگونه کودک شویم؟
شجریان: چگونه حنجره شویم؟
فرخزاد: چگونه زن شویم؟
کافکا: چگونه حشره شویم؟
لائوتزه: چگونه خالی شویم؟
لایبنیتز: چگونه نقطه شویم؟
لیر: چگونه کور شویم؟
مکلوهان: چگونه رسانه شویم؟
ناصرخسرو: چگونه مسافر شویم؟
نگارستانی: چگونه ساتای شویم؟
هراکلیتوس: چگونه اتم شویم؟
هسه: چگونه گرگ شویم؟
یونگ: چگونه فرد شویم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر