سه‌شنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۳

مشهد در 21 مرداد 83

مشهد ديدن (و شنيدن) دارد. همه جاي دنيا را كه بگردي شهري با اين شدت از تغيير نخواهي يافت. مشهد تجلي همان آيه‌اي است كه خيلي دوستش دارم: «و به كوه‌ها مي‌نگري، گمان مي‌بري كه جامدند، و آنها حركت مي‌كنند همچون ابر.» مشهد كوه نيست، ابر است، و حالا كه كوه‌ها همچون ابر حركت مي‌كنند سرعت حركت ابرها را چگونه مي‌توان محاسبه كرد؟ يك دوربين فيلم‌برداري با سرعت يك تصوير در روز در ارتفاع 10 هزارپايي نصب كنيد و شتاب تغييرات مشهد را رصد كنيد. آن‌وقت خواهيد گفت مشهد ابر است. معماري خانه‌هاي مشهد را ببينيد: هيچ بنايي نيست كه به قصد ماندن بنا شده باشد. همه را دو روزه و موقت ساخته‌اند. «مگر چند روز مي‌خواهم زندگي كنم». پي‌افكني‌هاي كاخ‌هاي بلند به سبك فردوسي در مشهد مشاهده نمي‌شود. مشهد شهر خيام و خانه‌هاي دو بيتي است.

صبر داشته باشيد. آنچه گفته شد، وصف «صورت» مشهد بود، و حالا «محتوا»:

اگر صورت مشهد پيوسته در حال شدن است، محتواي آن ثباتي جادويي دارد. خانه‌ها فرو مي‌پاشند، دود مي‌شوند، محو مي‌شوند؛ محله‌ها به‌يكباره صاف مي‌شوند، و ساختارهاي جديد سر از خاك به‌در مي‌آورند. حالا كه همه چيز «نو» شده است، كافي است چشمت را بر ساختار ببندي و به محتوا گوش فرا دهي: تكرار همان صداي ازلي.

مشهدي‌ها ـ به لطف بازارچه‌هاي مزري دوران طالبان ـ خيلي زودتر از تهراني‌ها خانه‌هايشان را به ابزارهاي جديد صوتي و تصويري مجهز كردند. اما بر خلاف نظريه‌هاي رايج، كه تغييرات فني را با تحولات بنيادين فرهنگي و اجتماعي ملازم مي‌داند، اين تغيير فني به انتشار محتواهاي بومي و تعميق فرهنگ منطقه كمك كرده است. پرفروش‌ترين سي‌دي‌ها در مشهد، توليدات بومي همين منطقه است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

  © Blogger template Writer's Blog by Ourblogtemplates.com 2008, Modified by Esmail Yazdanpour

Back to TOP