با اجازه يا بياجازهي شما، «دورهي فنآوري اطلاعات» بهسر آمده است و حال بهدورهي بعدي قدم نهادهايم: «دورهي دانايي و آموزش». در طول دو دههي گذشته دنيا در دست مديران بوده است: برنامهريزي، اجرا، نظارت، ارزيابي، فينيش. اگر علامه دهر در فلسفه يا پزشكي ميبودي، براي كار و زندگي، بايد از علماي علم «مديريت» آموخت. در حوزهي آموزش، ارزيابي در قالب كوئيزها و امتحانها و البته كنكور تنها محك و معيار «دانستن» بود. ارزيابي، بيش و پيش از آن كه به آينده مربوط باشد، در نسبت با گذشتهي آنها بود. در عالم بازار، اموري از قبيل ميزان فروش، استرداد، هزينهي محصول و غيره مورد ارزيابي قرار ميگرفت (باز هم آينده نقشي ندارد). واقعيت اين است اگر نتوان اطلاعات را در آينده بهكار برد، فقط يك پرونده خواهيم داشت، آرشيوي از مدالها، يك آلبوم عكس، يك دفتر آشپزي.
حالا ديگر همين مؤسسههاي كنكوري هم ميدانند كه ميتوان با ترفندهايي حافظه را براي ذخيره و بازيافت اطلاعات در زمان «ارزيابي» آماده كرد. اما اگر از نگاه غيرمديريتي بنگريم، واقعيت آن است كه يادگيري مفهوم پيچيدهتري است، بازار هم چيز ديگري است.
دوره پيشين هنوز نمرده است. همين گزارشهاي بروكراتيك را ورق بزنيد: توگويي از دورهي فنآوريهاي اطلاعاتي به «دورهي نظارت و ارزيابي» رسيدهايم! همه ناظر و ارزياب شدهاند، كسي هم كه ادعاي ارزيابي ندارد را مأمور بايگاني كردهاند. (سري به معاونت پژوهشي دانشگاهها بزنيد.)
دوره پيش هنوز نمرده است، اما در حال احتضار است. . .
دوشنبه، اردیبهشت ۱۴، ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر