به گزارش روزنامهي شرق آنتونيو نگري روز دوشنبه 14 دي به دعوت دفتر پژوهشهاي فرهنگي به تهران ميآيد. معروفترين كتاب توني نگري همان كتاب امپاير او است كه تا همين چندي پيش از سايت انتشارات دانشگاه هارواد قابل دريافت بود. نگري و همكارش مايكل هارت در اين كتاب نقشه جديد دنياي سياست در دوران جهاني شدن را رسم ميكنند. دو مفهوم جديد در اين كتاب مطرح شده است: Empire و Multitude.
به نظر نگري و همكارش مايكل هارت، دوران امپرياليسم غربي به پايان رسيده است و وارد دورهي امپاير شدهايم. اين كتاب كاهش تسلط دولت ـ ملتها بر بازارهاي اقتصادي و تعاملات فرهنگي را نشانهاي از پايان دوران امپراطوري و آغاز دوران امپاير ميداند. بهعبارت ديگر، امپرياليسم تنها از طريق ساختارهاي دولت ـ ملت نفوذ كرد و حالا با فراموشي تدريجي پروژهي ايجاد و تقويت دولت ـ ملت، به دنبال ورود از راههاي ديگر است. بازار مهمترين راه است.
Multitude يا خلايق دومين و به نظر من مهمترين مفهومي است كه در اين كتاب مطرح ميشود. در دوران حكومتهاي مذهبي، عامهي مردم «مؤمنين» بودند؛ در دوران فئوداليسم، عامهي مردم «رعايا» بودند، در ابتداي دوران مدرن از واژهي «ملت» استفاده شد، بعدها كلمهي «مردم» مد شد و حالا هارت و نگري براي اشاره به مردم عادي كوچه و بازار از واژهي Multitude يا خلايق استفاده ميكنند. منتها، خلايق يك تفاوت اساسي با همهي واژههاي قبلي دارد: اول آن كه متكثر است و زير هيچ تعريفي نمينشيند و ديگر آن آگاهتر است، نقشهي شكافهاي دروني امپاير را مثل كف دستش ميشناسد و ...
لينك دريافت متن كامل كتاب امپاير را در اينجا گذاشتهام. اگر خواستيد براي خودتان بخوانيد، اول مقدمهاش را بخوانيد و بعد فصل آخرش را. فصلهاي مياني را براي تهيه گزارشهاي تلويزيوني و سخنرانيها و بيانيههاي حكومتي توصيه ميكنم. هارت و نگري خودشان هم اين را فهميدهاند و در كتاب جديدتري كه نوشتهاند بيخيال امپاير شدهاند و به خلايق پرداختهاند.
لينكها:
كتاب امپاير
متن كامل امپاير، پيدياف، بيكلك غير قابل پرينت، 1.3 مگابايت
متن كامل امپاير، پيدياف، قابل پرينت، 7.5 مگابايت
متن كامل امپاير، پيدياف زيپ شده، قابل پرينت، 2.4 مگابايت
مقالات:
خر ماركس مرد! معرفي كتاب امپاير و پاسخ به بعضي نقدها
بهسوي تعريف وجودي خلايق. يك مقالهي خواندني و مهم.
از طبقات خطرناك تا خطر خلايق. نقل قول: فقرا در دوران پيشين خارج از چرخهي توليد بودند. آنها ميتوانستند از بيرون به سيستم حمله كنند. حالا فقرا در درون چرخهي توليد قرار دارند. آنها ميتوانند سيستم را از درون خراب كنند
مصاحبهها:
نگري شكافهاي دروني امپاير و امكان خروج از امپاير ميگويد (مصاحبه با گيسهپه كوكو)
برخورد در ذهن غربي
صورتهاي جديد قدرت، مصاحبه راديو زاگرب به مناسبت انتشار ترجمه امپاير در كرواسي
دربارهي نگري:
امپاير و خلايق در آرژانتين (يك كار دانشجويي جهان سومي)
امپايري وجود ندارد (يك نقد از ماركسيستهاي عصباني)
بهفارسي:
گزارش قبلي روزنامه شرق از هارت و نگري
پسنوشت: گزارشهاي جديدتر شرق:
امپراتور در ترافيك
نيم نگاهى به نگرى پست مدرن
خلايق پيشنهاد خودم است. بخشهايي از كتاب امپاير را كه ميخوانم معناي اين واژه آشكارتر ميشود. فكر ميكنم جانوران را اگر بتوانيم كانتكستزدايي كنيم معادل خوبي باشد. جداي از شوخي اين آقاي ايرجي معادل ناس را پيشنهاد داد كه جاي تأمل دارد. براي امپاير پيشنهاد ميكنم هيچ معادلي نگذاريم بهتر است، مثل دموكراسي.
ديگر اين كه سخنراني نگري در خانه هنرمندان واقعن با استقبال خوبي مواجه شد. به قول infinite thought چنين استقبالي از چنين نشستي در لندن رخ نميدهد. موضوع نشست اسپينوزا بود. نگري در دوران زندانش اسپينوزا را خوب خوانده و چنان كه پيداست تصميم دارد پايههاي نظريهي سياسي خود را بر اسپينوزا قرار دهد. تا جايي كه توي اين نشست مطرح شد دو گروه به شدت مخالفند. اول هگليان پير و جوان كه در پرسش مراد فرهادپور خودشان را نشان دادند: شما چگونه ميخواهيد از يك دل يك فلسفه ديني، فكر چپ و تاريخي بيرون بكشيد. آقاي جهانبگو حداقل در آن جلسه نماينده گروه دوم از مخالفان بود كه تفكر ماكياولي را نقطهي عزيمت نظريه سياسي ميدانست.
نشست كتابخانهي مركز گفتوگوي تمدنها هم نشست خوبي بود. بهخصوص اين كه مشكل ترجمهي با كار دقيق آقاي جهانبگلو تقريبن مرتفع شده بود. در اينباره بعدن مينويسم!
دوشنبه، دی ۱۴، ۱۳۸۳
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
سلام. خواهید بخشید که تا امشب وبلاک شما را کشف نکرده بودم! بی تعارف، لذت بردم و آموختم. سرافراز باشید
پاسخحذف